خطای شناختی فاجعه سازی یا درشت نمایی
فاجعه سازی یعنی
ما از یک مساله بسیار کوچک برداشت منفی خیلی بدی می کنیم
یعنی به نوعی از کاه کوه میسازیم
اینگونه میشود که گاهی افراد اتفاقاتی رو در زندگیشان فاجعه تلقی می کنند، که در مقایسه با فجایای واقعی مثل:
جنگ، بلاهای طبیعی، بیماری های لاعلاج بسیار ناچیز به حساب می آید .
این درشت نمایی یک خطای شناختی است که میتواند منجر به افسردگی و اضطراب بی مورد شود.
همانطور که گفتیم خطاهای شناختی مثل یک عینک مانع برداشت درست و منطقی ما از اتفاقات میشود.
فرض کنید شخصی دوست قدیمی خودش را می بیند و به او سلام میکنه…
اما دوست قدیمی برعکس همیشه سلام او را به گرمی پاسخ نمیدهد، آن شخص از این مساله به شدت ناراحت می شود
و این اتفاق رو برای خودش فاجعه تلقی می کند و هزار فکر و خیال در این باره میکند، در صورتی که
شاید دوست قدیمی اصلا منظوری نداشته و فکرش در جای دیگری درگیر بوده، اما آن شخص ساعت ها درباره آن
مساله فکر میکند و ذهن خودش را درگیر مساله به این کوچکی میکند.
در واقع فرد در فاجعه سازی بر این باور است که آنچه اتقاق افتاده یا اتفاق میخواهد بیفتد آنقدر دردناک و غیر قابل
تحمل هست که او قادر به تحمل کردن این فاجعه نیست…
جملات غیر منطقی و غیر عاقلانه و ارزیابی های منفی زیرمجموعه های فاجعه سازی هستند که اغلب در گفتگوهای افراد
رایج هست، مثل:
خیلی افتضاح شد، واقعا وحشتناک است، این چه سرنوشت نفرت انگیزی است که من دچارش شدم، از من بدبخت تر
و بیچاره تر روی زمین نیست، من بی کفایت هستم…
این جملات باعث می شود که فرد مدام خودش را ارزیابی منفی کند و خوبی های زندگی را نبیند.
پس هروقت خودمان را اینگونه قضاوت کردیم ، بدانیم که ویروس فاجعه سای وارد بدن ما شده
و با آگاهی نسبت به آن سعی کنیم با این تفکر مبارزه کنیم، در این شرایط باید سعی کنیم یک مشکل
را از همه جوانب آن ببینیم و همچنین به خودمان حق اشتباه کردن دهیم، و این را یادمان باشد
همین اشتباهات و اتفاقات بد هستند که تجربه ما را در زندگی بیشتر می کنند و باعث به وجود آمدن اتفاقات خوب
و مثبت در زندگیمان می شوند
کلیپ خطای شناختی فاجعه سازی یا درشت نمایی – از رسانه روان شناسی ایگو ( مصطفی شیرخدایی – قاسم کیا)