در این ویدیو، جودیت بک، رئیس انستیتو روان درمانی شناختی- رفتاری بک در آمریکا در این باره توضیح می دهد.
مثبت نگری یا واقع نگری در روانشناسی مثالی است از بسیاری از مراجعین به ما می گویند ما هر روز جلوی آیینه می رویم و می گوییم «من چقدر خوشبختم»، «زندگی چقدر زیباست» و …. حالمان در لحظه کمی بهتر می شود، اما فردا همان آش و همان کاسه!
مثبت نگری در روانشناسی
در روانشناسی دانشگاهی که مبتنی بر پژوهش های علمی است، (خصوصا CBT ) هرگز تاکید بر «مثبت نگری» به معنای مفاهیم ذکر شده در بالا وجود ندارد، بلکه تأکید بر «واقع نگری» است.
روان درمانی نمی خواهد مانند مخدری برای فرد، توهم زیبا و غیرواقعی از خودش و جهان پیرامونش بسازد،بلکه اتفاقا می خواهد انسان را از خواب بیدار کند، چشم های او را به واقعیت باز کند و توانایی «تحمل» واقعیت را همان گونه که هست در او ایجاد کند.
روان درمانی قرار است به فرد کمک کند که هم نیمه پر لیوان را ببیند و هم نیمه خالی لیوان را تا بر اساس آن بتواند برای زندگی حال و آینده خود تصمیمات درست و واقع بینانه اتخاذ کند و زندگی خودش را به بهترین نحوی که «ممکن است» برنامه ریزی کند.